خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مقوا
[اسم]
el cartón
/kaɾtˈɔn/
غیرقابل شمارش
مذکر
1
مقوا
1.El gato disfruta muchísimo arañando las cajas de cartón.
1. (آن) گربه واقعاً از چنگزدن به جعبههای مقوایی لذت میبرد.
کلمات نزدیک
capa de ozono
cambio climático
ahorro
agujero
triangular
ecología
ecologista
ecosistema
humo
lluvia ácida
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان