Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . دود
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el humo
/ˈumo/
غیرقابل شمارش
مذکر
1
دود
1.La alfombra se incendió y ahora mi casa está llena de humo.
1. فرش آتش گرفت و الان خانهام پر از دود شدهاست.
کلمات نزدیک
ecosistema
ecologista
ecología
cartón
capa de ozono
lluvia ácida
medioambiente
polución
radiaciones ultravioletas
reciclado
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان