Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . آلودگی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la polución
/pˌoluθjˈɔn/
غیرقابل شمارش
مونث
1
آلودگی
1.Desde la distancia se ve que hay una nube de polución sobre la ciudad.
1. از دوردست دیده میشود که روی شهر ابری از آلودگی وجود دارد.
کلمات نزدیک
medioambiente
lluvia ácida
humo
ecosistema
ecologista
radiaciones ultravioletas
reciclado
reciclar
reutilizar
vidrio
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان