خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . راهنمای فرهنگی
2 . بیلبورد
[اسم]
la cartelera
/kˌaɾtelˈɛɾa/
قابل شمارش
مونث
[جمع: carteleras]
1
راهنمای فرهنگی
(قسمتی در روزنامه برای معرفی فیلمهای جدید)
1.Viviana abrió el diario y leyó la cartelera.
1. "ویویانا" روزنامه را باز کرد و راهنمای فرهنگی را خواند.
2
بیلبورد
تابلو تبلیغات
1.Aunque era una estrella de cine, no se acostumbraba a ver su cara en todas las carteleras.
1. اگرچه او حالا یک ستاره سینما بود اما نمیتوانست به دیدن چهرهاش روی همه بیلبوردها عادت کند.
کلمات نزدیک
capa
cantautor
candidato
bendecir
bachillerato
clase media
conceder
concejal
convenir
corear
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان