خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نوار
[اسم]
el casete
/kasˈete/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: casetes]
1
نوار
کاست
1.Grabé la canción que pasaron en la radio en un casete.
1. آهنگی که از رادیو پخش میشد را زوی یک کاست ضبط کردم.
کلمات نزدیک
bolero
reventa
motociclismo
interpretar
espectáculo
folclore
mánager
micrófono
recital
artículos de tocador
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان