1 . چهارده 2 . چهارده 3 . چهاردهم (در تاریخ)
[عدد]

catorce

/katˈɔɾθe/

1 چهارده عدد 14

  • 1.El catorce era su número de la suerte.
    1. عدد شانس او (عدد) چهارده بود.
[تخصیص گر]

catorce

/katˈɔɾθe/

2 چهارده

  • 1.Solo hay catorce galletas en el frasco.
    1. فقط چهارده شیرینی در شیشه است.
[اسم]

el catorce

/katˈɔɾθe/
قابل شمارش مذکر

3 چهاردهم (در تاریخ)

  • 1.Nos mudamos a nuestra casa nueva el catorce de este mes.
    1. ما چهاردهم این ماه به خانه جدیدمان نقل‌مکان کردیم.
کلمات نزدیک
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان