خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جرم گوش
[اسم]
la cera
/θˈɛɾa/
غیرقابل شمارش
مونث
1
جرم گوش
1.Casi no podía oír nada porque tenía los oídos llenos de cera.
1. تقریباً هیچچیز نمیتوانستم بشنوم، زیرا گوشم پر از جرم شده بود.
کلمات نزدیک
barriga
articulación
silbato
segundo tiempo
seguidor
respiración
cuchilla de afeitar
dar un paseo
depilar
engordar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان