Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . برداشتن (ابرو)
2 . وکس انداختن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
depilarse
/dˌepilˈaɾse/
فعل بازتابی
[گذشته: me depilé]
[حال: me depilo]
[گذشته: me depilé]
[گذشته کامل: depilado]
صرف فعل
1
برداشتن (ابرو)
1.Me depilo las cejas para darles una forma atractiva.
1. من ابروهایم را برمیدارم تا به آنها فرمی جذاب بدهم.
2
وکس انداختن
مومک انداختن
1.Me depilo las piernas solo cuando llega el verano.
1. من فقط وقتی که تابستان میشود، پاهایم را وکس میاندازم.
کلمات نزدیک
dar un paseo
cuchilla de afeitar
respiración
cera
barriga
engordar
sentado
estirar
flexionar
hacer ejercicio
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان