[فعل]

estirarse

/ˌestiɾˈaɾse/
فعل بازتابی
[گذشته: me estiré] [حال: me estiro] [گذشته: me estiré] [گذشته کامل: estirado]

1 حرکات کششی انجام دادن

  • 1.Zoe se estiró antes de ir a correr.
    1. "زویی" قبل از اینکه به دو برود، حرکات کششی انجام داد.

2 دراز کردن کشیدن (estirar)

  • 1.La garceta estiró el cuello para alcanzar un pez.
    1. مرغ‌ماهی‌خوار گردنش را دراز کرد تا به یک ماهی برسد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان