خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دوچرخهسوار
[اسم]
el ciclista
/θiklˈista/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: ciclistas]
[مونث: ciclista]
1
دوچرخهسوار
1.El ciclista bajaba la cuesta zumbando cuando chocó con la puerta abierta de un carro.
1. وقتی که دوچرخهسوار با در باز یک اتومبیل برخورد کرد، بهسرعت از تپه پایین آمد.
کلمات نزدیک
baloncestista
atletismo
atleta
venenoso
comportar
deportista
ejercicio físico
esquiador
esquiar
estar en forma
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان