خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جوشاندن
2 . پختن
[فعل]
cocer
/koθˈɛɾ/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته: cocí]
[حال: cuezo]
[گذشته: cocí]
[گذشته کامل: cocido]
صرف فعل
1
جوشاندن
1.Cuece el espagueti por 12 minutos.
1. اسپاگتی را بهمدت 12 دقیقه بجوشان.
2
پختن
1.Mi mamá está cociendo calabazas con tomate y cebolla.
1. مامانم دارد کدو با گوجهفرنگی و پیاز میپزد.
کلمات نزدیک
volver
vez
vestir
último
todo
costumbre
cucharada
demasiado
disfrutar
doler
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان