خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آلودگی
[اسم]
la contaminación
/kˌɔntamˌinaθjˈɔn/
غیرقابل شمارش
مونث
1
آلودگی
1.Usar autos menos y bicicletas más ayudaría a reducir la contaminación.
1. استفاده کمتر از اتومبیل و استفاده بیشتر از دوچرخه باعث کاهش آلودگی میشود.
کلمات نزدیک
comunitario
comunicado
comedor
centro
butaca
debajo
detrás
encima
enfrente
estar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان