خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . همخوانی کردن
[فعل]
corear
/kˌɔɾɛˈaɾ/
فعل گذرا
[گذشته: coreé]
[حال: coreo]
[گذشته: coreé]
[گذشته کامل: coreado]
صرف فعل
1
همخوانی کردن
گروهی آواز خواندن، باهم فریاد زدن
1.Los aficionados corearon el nombre del equipo para mostrarle su apoyo.
1. طرفدارها نام تیم را باهم فریاد زدند تا حمایتشان را نشان دهند.
کلمات نزدیک
convenir
concejal
conceder
clase media
cartelera
cotización
cuña publicitaria
debate
de repente
diablo
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان