خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . درشتهیکل
[صفت]
corpulento
/kˌɔɾpulˈɛnto/
قابل مقایسه
[حالت مونث: corpulenta]
[جمع مونث: corpulentas]
[جمع مذکر: corpulentos]
1
درشتهیکل
سنگینوزن
1.María es corpulenta y trabaja como modelo de tallas grandes.
1. "ماریا" درشتهیکل است و بهعنوان مدل سایز بزرگ کار میکند.
کلمات نزدیک
conflicto
confianza
ciénaga
campesino
apuntar
criatura
delgaducho
ejemplar
en apuros
folclórico
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان