خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . هزینه داشتن
[فعل]
costar
/kɔstˈaɾ/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته: costé]
[حال: cuesto]
[گذشته: costé]
[گذشته کامل: costado]
صرف فعل
1
هزینه داشتن
قیمت داشتن
1.Ese tratamiento cuesta una fortuna.
1. این درمان هزینه بسیار زیادی دارد.
کلمات نزدیک
contaminante
cómodo
coger
bono
cala
cruce
cruzar
dar las gracias
gastronomía
girar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان