خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خامه زدهشده
[اسم]
la crema batida
/kɾˈema βatˈiða/
قابل شمارش
مونث
1
خامه زدهشده
خامه فرمگرفته
1.De postre tomamos fresas con crema batida.
1. برای دسر خامه زدهشده و توتفرنگی خوردیم.
کلمات نزدیک
crema agria
crema
helado
yogur
mantequilla
clara
yema de huevo
huevo duro
suero de leche
feta
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان