خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جدول
[اسم]
el crucigrama
/kɾˌuθiɣɾˈama/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: crucigramas]
1
جدول
1.Le encanta hacer crucigramas en su tiempo libre.
1. او عاشق جدول حلکردن در اوقات فراغتش است.
کلمات نزدیک
sudoku
broma
boletín
álbum de fotos
artículo
caricatura
tabla de contenido
prefacio
contenido
título
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان