خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . عرشه
2 . جلد
[اسم]
la cubierta
/kuβjˈɛɾta/
قابل شمارش
مونث
[جمع: cubiertas]
1
عرشه
1.Cuando yo era niño, mi abuelo me ponía a fregar la cubierta de su lancha.
1. وقتی که بچه بودم، پدربزرگم من را مجبور میکرد که عرشه قایقش را تمیز کنم.
2
جلد
1.Se dice que libros con una cubierta amarilla o roja se venden mejor que otros.
1. گفته میشود که کتابهایی که جلد زرد یا صورتی دارند، بهتر از بقیه فروش میروند.
کلمات نزدیک
radar
vela
boya salvavidas
mástil
bote de goma
bote salvavidas
puente
sala de máquinas
velero
submarino
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان