خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . درمان کردن
[فعل]
curar
/kuɾˈaɾ/
فعل گذرا
[گذشته: curé]
[حال: curo]
[گذشته: curé]
[گذشته کامل: curado]
صرف فعل
1
درمان کردن
1.Le están curando la enfermedad con pastillas.
1. دارند بیماری او را با قرص درمان میکنند.
کلمات نزدیک
esparadrapo
gasa
superficial
cicatriz
cicatrizar
desinfectante
catarro
pillar
síntoma
azúcar en la sangre
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان