خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کنجکاوی
[اسم]
la curiosidad
/kˌuɾjosiðˈad/
غیرقابل شمارش
مونث
1
کنجکاوی
1.Mis alumnos tienen mucha curiosidad y siempre hacen preguntas.
1. دانشآموزان من کنجکاوی زیادی دارند و همیشه سؤال میپرسند.
کلمات نزدیک
personalidad
escritura
grafología
inclinación
ofender
apoyo
temperamento
constante
ilusionado
patán
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان