1 . کنجکاوی
[اسم]

la curiosidad

/kˌuɾjosiðˈad/
غیرقابل شمارش مونث

1 کنجکاوی

  • 1.Mis alumnos tienen mucha curiosidad y siempre hacen preguntas.
    1. دانش‌آموزان من کنجکاوی زیادی دارند و همیشه سؤال می‌پرسند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان