خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مرخص کردن (از بیمارستان)
[عبارت]
dar el alta
/dˈaɾ el ˈalta/
1
مرخص کردن (از بیمارستان)
ترخیص کردن
1.El médico me dijo que te van a dar de alta el lunes.
1. دکتر به من گفت که دوشنبه تو را مرخص خواهند کرد.
کلمات نزدیک
calmante
botiquín
análisis de orina
agua oxigenada
viaje de novios
especialista
estar de baja
ginecólogo
gotas
mareado
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان