خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ناگهان
[قید]
de repente
/de repˈɛnte/
غیرقابل مقایسه
1
ناگهان
یک مرتبه
مترادف و متضاد
repentinamente
1.Estaba caminando a la escuela cuando de repente comenzó a llover.
1. من داشتم پیاده به مدرسه میرفتم که ناگهان باران شروع به باریدن کرد.
کلمات نزدیک
debate
cuña publicitaria
cotización
corear
convenir
diablo
difunto
embajador
emigrar
encierro
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان