خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . منجر شدن
[فعل]
derivar
/dˌɛɾiβˈaɾ/
فعل ناگذر
[گذشته: derivé]
[حال: derivo]
[گذشته: derivé]
[گذشته کامل: derivado]
صرف فعل
1
منجر شدن
سبب شدن
1.Este escándalo podría derivar en la remoción del funcionario de su cargo.
1. این جنجال میتواند منجر به برکناری آن مقام رسمی از سمتش شود.
کلمات نزدیک
oferta
perjudicado
expuesto
comerciante
precaución
consumismo
compulsivo
echar un vistazo
idea
porcentaje
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان