1 . منجر شدن
[فعل]

derivar

/dˌɛɾiβˈaɾ/
فعل ناگذر
[گذشته: derivé] [حال: derivo] [گذشته: derivé] [گذشته کامل: derivado]

1 منجر شدن سبب شدن

  • 1.Este escándalo podría derivar en la remoción del funcionario de su cargo.
    1. این جنجال می‌تواند منجر به برکناری آن مقام رسمی از سمتش شود.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان