خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جدا کردن
2 . خراب کردن
3 . باعث اسهال شدن
[فعل]
descomponer
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
جدا کردن
2
خراب کردن
3
باعث اسهال شدن
کلمات نزدیک
descompasado
descomedir
descomedimiento
descomedido
descombrar
descomposición
descompostura
descompresión
descompuesto
descomulgado
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان