خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ماده ضدعفونیکننده
[اسم]
el desinfectante
/dˌesimfektˈante/
غیرقابل شمارش
مذکر
1
ماده ضدعفونیکننده
مایع ضدعفونیکننده
1.Al echar el desinfectante en la herida me escoció.
1. وقتی که مایع ضدعفونیکننده را روی زخم زدم، احساس سوزش کردم.
کلمات نزدیک
curar
esparadrapo
gasa
superficial
cicatriz
catarro
pillar
síntoma
azúcar en la sangre
contractura
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان