1 . حرف زدن
[فعل]

dialogar

/djˌaloɣˈaɾ/
فعل بی قاعده فعل ناگذر
[گذشته: dialogué] [حال: dialogo] [گذشته: dialogué] [گذشته کامل: dialogado]

1 حرف زدن صحبت کردن

  • 1.La estrella venezolana dialogó con la prensa a la salida del teatro.
    1. ستاره ونزوئلایی هنگام ترک تئاتر با مطبوعات صحبت کرد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان