خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حرف زدن
[فعل]
dialogar
/djˌaloɣˈaɾ/
فعل بی قاعده
فعل ناگذر
[گذشته: dialogué]
[حال: dialogo]
[گذشته: dialogué]
[گذشته کامل: dialogado]
صرف فعل
1
حرف زدن
صحبت کردن
1.La estrella venezolana dialogó con la prensa a la salida del teatro.
1. ستاره ونزوئلایی هنگام ترک تئاتر با مطبوعات صحبت کرد.
کلمات نزدیک
escenificación
actuación
monologar
editar
interpretación
crear
rimar
recitación
modernismo
materialización
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان