1 . حواس‌پرتی
[اسم]

la distracción

/dˌistɾakθjˈɔn/
قابل شمارش مونث
[جمع: distracciones]

1 حواس‌پرتی

  • 1.La distracción de Marta mientras manejaba casi la hace estrellarse.
    1. حواس‌پرتی "مارتا" در هنگام رانندگی نزدیک بود باعث تصادف او بشود.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان