خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . متفاوت
[صفت]
diverso
/diβˈɛɾso/
قابل مقایسه
[حالت مونث: diverso]
[جمع مونث: diversos]
[جمع مذکر: diversos]
1
متفاوت
مختلف
1.Teresa y Raquel proceden de un tipo de familia diverso.
1. "ترزا" و "راکل" از خانواده های مختلفی هستند.
کلمات نزدیک
equipo
puesto
daño
físicamente
rival
multidisciplinario
hipódromo
apoyar
fan
arañazo
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان