خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دو بار
[قید]
dos veces
/dˈos βˈeθes/
غیرقابل مقایسه
1
دو بار
دو دفعه
1.Esta semana fui dos veces al cine.
1. من این هفته دو بار به سینما رفتم.
کلمات نزدیک
una vez
un par de
número
mitad
solo
dormir
comprar
conducir
pagar
usar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان