1 . تمرین 2 . تمرین (درسی) 3 . آزمون 4 . سال مالی
[اسم]

el ejercicio

/ˌexɛɾθˈiθjo/
قابل شمارش مذکر
[جمع: ejercicios]

1 تمرین ورزش

  • 1.Este ejercicio es muy bueno para fortalecer los glúteos.
    1. این تمرین برای تقویت ماهیچه‌های سرینی بسیار خوب است.

2 تمرین (درسی)

  • 1.El siguiente ejercicio de grupo nos ayudará a practicar el trabajo en equipo.
    1. تمرین گروهی بعدی به ما کمک خواهد کرد که کار گروهی را تمرین کنیم.

3 آزمون تست، امتحان

  • 1.La maestra nos dio un ejercicio de álgebra el viernes.
    1. روز جمعه معلممان آزمون جبر از ما گرفت.

4 سال مالی

  • 1.¿En qué fecha se acaba el ejercicio actual?
    1. سال مالی کنونی در چه تاریخی تمام خواهد شد؟
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان