خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . باردار
[صفت]
embarazada
/ˌembaɾaθˈaða/
قابل مقایسه
[جمع مونث: embarazadas]
1
باردار
حامله
1.Lorena está embarazada y dice que es niño.
1. "لورنا" باردار است و میگوید که (بچه) پسر است.
کلمات نزدیک
agudo
hospitalizar
borroso
tensión arterial
auténtico
postura
choque
frontal
muscular
estado vegetativo
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان