1 . بیمار شدن
[فعل]

enfermar

/ˌɛmfɛɾmˈaɾ/
فعل ناگذر
[گذشته: enfermé] [حال: enfermo] [گذشته: enfermé] [گذشته کامل: enfermado]

1 بیمار شدن مریض شدن

  • 1.Si no te pones la vacuna podrías enfermar.
    1. اگر واکسن نزنی، ممکن است بیمار شوی.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان