خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ایستگاه آتشنشانی
[اسم]
la estación de bomberos
/ˌestaθjˈɔn de βɔmbˈɛɾɔs/
قابل شمارش
مونث
[جمع: estaciones de bomberos]
1
ایستگاه آتشنشانی
1.En nuestro distrito hay una estación de bomberos y un hospital.
1. در منطقه ما یک ایستگاه آتشنشانی و یک بیمارستان وجود دارد.
کلمات نزدیک
alarma de incendios
hidrante
comisaría
pistola
esposas
coche de bomberos
sirena
luz de advertencia
coche de policía
uniforme
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان