خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . در تعطیلات بودن
[عبارت]
estar de vacaciones
/estˈaɾ ðe βˌakaθjˈones/
1
در تعطیلات بودن
در سفر بودن
1.Mis padres están de vacaciones y tengo la casa para mí sola.
1. پدر و مادرم در تعطیلات هستند و من خانه را برای خودم دارم.
کلمات نزدیک
disfrazar
día del padre
día de los santos inocentes
día de los enamorados
día de la madre
gastar bromas
mazapán
nochebuena
noche de san juan
polvorón
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان