خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سختگیر
[صفت]
estricto
/estɾˈikto/
قابل مقایسه
[حالت مونث: estricta]
[جمع مونث: estrictas]
[جمع مذکر: estrictos]
1
سختگیر
1.Nuestro padre era muy estricto y no nos dejaba salir entre semana.
1. پدر ما خیلی سختگیر بود و به ما اجازه نمیداد که در طول هفته بیرون برویم.
کلمات نزدیک
pálido
sangriento
ocupado
amistoso
culpable
santo
hermoso
tonto
loco
feo
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان