خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بیل مکانیکی
[اسم]
la excavadora
/ˌekskaβaðˈɔɾa/
قابل شمارش
مونث
[جمع: excavadoras]
1
بیل مکانیکی
1.No me puedo concentrar por el ruido de la excavadora de la construcción de enfrente.
1. بهخاطر سروصدای بیل مکانیکی ساختمانسازی روبهرو نمیتوانم تمرکز کنم.
کلمات نزدیک
cosechadora
tractor
bomba de aire
cadena
anticongelante
apisonadora
camión grúa
tanque
hormigonera
carretilla elevadora
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان