خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بیش از حد
[قید]
excesivamente
/ˌeksθesˌiβamˈɛnte/
غیرقابل مقایسه
1
بیش از حد
1.Me quedé sordo porque la música estaba excesivamente alta.
1. (گوشهایم) کر شد، زیرا (صدای) موسیقی بیش از حد بلند بود.
کلمات نزدیک
abaratar
tara
tarjeta de cliente
indumentaria
diseño
unión
útil
distribuidor
agradecer
conveniente
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان