خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سفر کوتاه
[اسم]
la excursión
/ˌekskuɾsjˈɔn/
قابل شمارش
مونث
[جمع: excursiones]
1
سفر کوتاه
گشتوگذار، گردش
1.Hicimos una pequeña excursión para ir a ver las ballenas.
1. ما برای دیدن نهنگها به سفر کوتاهی رفتیم.
کلمات نزدیک
vivo
vereda
quiosco
peluquería
estatua
musical
obra de teatro
poesía
soportar
celebrar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان