خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نمایشگاه
[اسم]
la exposición
/ˌeksposiθjˈɔn/
قابل شمارش
مونث
[جمع: exposiciones]
1
نمایشگاه
1.Hay una exposición de cerámica griega este mes en el museo.
1. این ماه نمایشگاهی از سفال یونانی در موزه است.
کلمات نزدیک
estar
enfrente
encima
detrás
debajo
habitación
interesante
junto
lado
local
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان