1 . مایع 2 . روان
[اسم]

el fluido

/fluˈiðo/
قابل شمارش مذکر
[جمع: fluidos]

1 مایع

  • 1.El sudor es uno de los fluidos que secreta el cuerpo.
    1. عرق یکی از مایع‌هایی است که بدن ترشح می‌کند.
[صفت]

fluido

/fluˈiðo/
قابل مقایسه
[حالت مونث: fluida] [جمع مونث: fluidas] [جمع مذکر: fluidos]

2 روان فصیح

  • 1.Si desea ser considerado para el puesto, debe hablar francés fluido.
    1. اگر می‌خواهی برای این موقعیت شغلی در نظر گرفته شوی، باید زبان فرانسوی را روان صحبت کنی.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان