خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مزرعه
[اسم]
la granja
/ɡɾˈaŋxa/
قابل شمارش
مونث
[جمع: granjas]
1
مزرعه
1.Mi abuelo se crió en una granja fuera del pueblo.
1. پدربزرگم در مزرعهای خارج از شهر بزرگ شد.
کلمات نزدیک
hospital
rascacielos
piso
casa
garantía
fábrica
escuela
oficina de correos
ayuntamiento
almacén
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان