خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خرید کردن
[عبارت]
hacer la compra
/aθˈɛɾ la kˈɔmpɾa/
1
خرید کردن
به خرید رفتن
1.Tenemos que hacer la compra porque nos hemos quedado sin leche ni huevos.
1. باید به خرید برویم، زیرا نه شیر داریم و نه تخممرغ.
کلمات نزدیک
fregona
estropajo
enchufar
electrodoméstico
detergente
hacer la comida
limpiar el polvo
pasar el aspirador
preparar
programar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان