Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . لوازم برقی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el electrodoméstico
/ˌelektɾˌoðomˈɛstiko/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: electrodomésticos]
1
لوازم برقی
1.Desenchufa los electrodomésticos de la cocina antes de cortar la electricidad.
1. قبل از اینکه برق را قطع کنی، لوازم برقی را از پریز بکش.
کلمات نزدیک
detergente
desenchufar
delantal
sustituto
sindicato
enchufar
estropajo
fregona
hacer la compra
hacer la comida
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان