خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پخته
[صفت]
horneado
/ˌɔɾneˈaðo/
قابل مقایسه
[حالت مونث: horneada]
[جمع مونث: horneadas]
[جمع مذکر: horneados]
1
پخته
پختهشده
1.Los productos horneados en general son más sanos que los fritos.
1. بهطور کلی محصولات پخته سالمتر از محصولات سرخشده هستند.
کلمات نزدیک
hervir
guindilla
grasa
garbanzo
freír
hortaliza
judía
lenteja
lomo
madalena
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان