خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . استقلال
[اسم]
la independencia
/ˌindepɛndˈɛnθja/
غیرقابل شمارش
مونث
1
استقلال
1.La independencia que te da tener tu propio carro es incomparable.
1. استقلالی که داشتن اتومبیل شخصی به آدم میدهد، قابلمقایسه با هیچچیز نیست.
کلمات نزدیک
gobierno
poder judicial
legislativo
separación de poderes
legislación
remitir
magistrado
mercancía
expositor
distribución
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان