1 . بی‌گناه
[اسم]

el inocente

/ˌinoθˈɛnte/
قابل شمارش مذکر
[جمع: inocentes] [مونث: inocente]

1 بی‌گناه

  • 1.Arrestaron por equivocación a un inocente.
    1. یک (فرد) بی‌گناه به‌اشتباه دستگیر شد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان