خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آدرس
[اسم]
las instrucciones
/ˌinstɾukθjˈones/
غیرقابل شمارش
جمع مونث
1
آدرس
نشانی
1.En la tarjeta de visita figuran las instrucciones para llegar a la oficina.
1. کارت ویزیت نشانی رفتن به اداره را نشان میدهد.
کلمات نزدیک
facturar
embarcar
destino
despague
control de seguridad
embarque
recoger el equipaje
retraso
revisor
seguridad
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان