خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . توهین
[اسم]
el insulto
/insˈulto/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: insultos]
1
توهین
1.El comentario de Ricardo no fue solo un insulto hacia mí. También ofendió a toda mi familia.
1. نظر "ریکاردو" فقط یک توهین به من نبود. او به تمام خانوادهام هم توهین کرد.
کلمات نزدیک
legal
hurto
golpe
denunciar
denuncia
juicio
juzgado
juzgar
robo
secuestrar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان