خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بررسی کردن
[فعل]
investigar
/ˌimbestiɣˈaɾ/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته: investigué]
[حال: investigo]
[گذشته: investigué]
[گذشته کامل: investigado]
صرف فعل
1
بررسی کردن
تحقیق کردن، بازرسی کردن
1.Se designaron cinco detectives para que investiguen el caso.
1. پنج کارآگاه را تعیین کردند که درمورد پرونده تحقیق کنند.
کلمات نزدیک
inventar
humanidad
genética
descubrir
creación
perjuicio
quizá
tal vez
aprendizaje
asociar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان