خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دادگاه
[اسم]
el juzgado
/xuθɣˈaðo/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: juzgados]
1
دادگاه
1.Mañana mi abogado presenta la querella en el juzgado civil.
1. فردا وکیلم طرح دعوی را در دادگاه مدنی ارائه میدهد.
کلمات نزدیک
juicio
insulto
legal
hurto
golpe
juzgar
robo
secuestrar
secuestro
sentencia
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان